وبلاگ سیدهادی حسینی

مطالب شخصی و دل نوشته

وبلاگ سیدهادی حسینی

مطالب شخصی و دل نوشته

۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۳ ثبت شده است

خبرنگار و چوپان

جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۵۰ ق.ظ

خبرنگار: گوسفندات چی میخورن؟
چوپان: سفیدا یا سیاها؟
خبرنگار: سیاها
چوپان : علف
خبرنگار: سفیدا چی؟
چوپان : اونا هم علف میخورن
خبرنگار: شبا کجا نگه میدارشون؟
چوپان : سیاها یا سفیدا؟
خبرنگار: سیاها
چوپان : تو یه خونه ی بزرگ
خبرنگار: سفیدا رو چی؟
چوپان : اونا رو هم تو همون خونه بزرگه!
خبرنگار: با چی اونا رو تمیز می کنی؟
چوپان : سیاها یا سفیدا
خبرنگار: سیاها
چوپان : با آب تمیزشون می کنم
خبرنگار: سفیدا رو با چی؟
چوپان : اونا رو هم با آب تمیز می کنم
خبرنگار عصبانی میشه و میگه: چرا هی الکی میگی سفیدا یا سیاها؟ اسکلمون کردی؟
چوپان : آخه سفیدا مال منه!
خبرنگار: سیاها مال کیه؟
چوپان : اونا هم مال منه!!!!

  • سیدهادی حسینی

آقای کافی و حجاب

جمعه, ۹ خرداد ۱۳۹۳، ۱۲:۴۶ ق.ظ

♥•٠·
آقای کافی نقل می کردند:
داشتم میرفتم قم، ماشین نبود، ماشین های شیراز رو سوار شدیم. یه خانمی هم جلوی ما نشسته بود،اون موقع هم که روسری سرشون نمی کردن!
هی دقیقه ای یکبار موهاشو تکون می داد و سرشو تکون می داد و موهاش می خورد تو صورت من. هی بلند می شد می شست، هی سر و صدا می کرد.
می خواست یه جوری جلب توجه عمومی کنه.
برگشت، یه مرتبه نگاه کرد به منو خانمم که کنار دست من نشسته (خب چادر سرش بود و پوشیه هم زده بود به صورتش)
گفت: آقا اون بقچه چیه گذاشتی کنارت؟
بردار یکی بشینه.
نگاه کردم دیدم به خانم ما میگه بقچه!
گفتم: این خانم ماست.
گفت: پس چرا اینطوری پیچیدیش؟
همه خندیدند.
گفتم: خدایا کمکمون کن نذار مضحکه اینا بشیم.
یهو یه چیزی به ذهنم رسید.
بلند گفتم: آقای راننده!
زد رو ترمز.
گفتم: این چیه بغل ماشینت؟
گفت: آقاجون، ماشینه!
ماشین هم ندیدی تو، آخوند؟!
گفتم: چرا؟! دیدم.
ولی این چیه روش کشیدن؟
گفت: چادره روش کشیدن دیگه!
گفتم: خب، چرا چادر روش کشیده؟
گفت: من باید تا شیراز گاز و ترمز کنم، چه می دونم!
چادر کشیدن کسی سیخونکش نکنن ،
انگولکش نکنن ،
خط نندازن روشو ...
گفتم: خب، چرا شما نمی کشی رو ماشینت؟
گفت: حاجی جون بشین تو رو قرآن.
این ماشین عمومیه!
کسی چادر روش نمی کشه!
اون خصوصیه روش چادر کشیدن!
"منم زدم رو شونه شوهر این زنه گفتم: این خصوصیه، ما روش چادر کشیدیم".

  • سیدهادی حسینی